یه همچین خانومی م من....

 یک عدد پاک باخته هستم

 نشسته در پشت درب های بسته

 در حیاط یک دانشگاه سرسبز

 وسط کویر

 شهر پسته ها

 منتظر یک عدد همسر

 در حال نت گردی و عکاسی...

 + الهی امتحاناشو خوب بده...

آیکن

یک عدد پاک باخته که از معده درد؛

 رو به موت هست... 

+نبات؛ نعناع؛ قرص اینا رو امتحان کردم.

 کسی درمون دیگه ای سراغ داره؟

رو به انحطاطم(رمز همیشگی)

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

پاک باخته ناقلا می شود

مامانم اومده

 دور سرم پولو می چرخونه بندازه صندوق صدقات؛

 وسط خواب و بیداری میگم:

 خدایا اینم همون هزار تومنی که دیشب قول شو دادم...

 مامانم میگه: نخیر خدایا خودش باید بندازه ها!

آیکن

یک عدد پاک باخته که ده دقیقه پیش؛

 صندلی جلوی تاکسی نشسته بود؛

 تاکسی نمی تونه ترمز بگیره؛

 سرعتش اونقد بالا بوده که

 باربند پرت میشه کف خیابون و

 پاک باخته با سر میره تو شیشه...

 اگه راننده نمی کشیدم؛ نمی ذاشتم رو صندلی...

 +طوریم نیست فقط یکم سر درد دارم.

 +یقین دارم دعای کسی نگه ام داشت وگرنه ممکن نبود؛ الان سر پا باشم...

 + خدایا این شد دومین بار که از کنار مرگ گذروندیم.

 +آخدا من تو را عاشقم.

آیکن

 پاک باخته ای که

 بعد کلی مرتب کردن مبل ها؛

 یادش اومده چیدمان تابستانه خونه رو چیده

 و

 الان دوباره باید به چیدمان زمستون تغییرش بده>_<

 + امشب حتما مهره های کمرم به رو حم صلوات می فرستن :"(

روزانه نوشت (رمز همیشگی)

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

روزانه نوشت (رمز همیشگی)

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

و خدا مرا دختر خلق کرد (رمز همیشگی)

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

آیکن

یک عدد پاک باخته ی خسته؛

 در سلف صدا و سیما نشسته؛

 با چشمان بسته...

 +دو تا از برنامه ها ضبط شد؛ یکی مونده

آیکن

پاک باخته ای که برقاشون رفته و تنهاست و کلی ترسیده :'(

آیکن

پاک باخته ای که

 بلاخره سردردش آروم شده

 و

 باید آماده بشه

 و

 بره کلاس و بعدشم دندون پزشکی>__<

 و

 الان ذکر چرا غذا نخوردم 

 و

 حالا چجوری گشنه بمونم گرفته :((

آیکن

میهمان سفره ی مادر هستم!

 دعا کنیم امشب حاجت روا بیرون بیاییم از این روضه...

 +به یادتون هستم و دعاگو

آیکن

 یک عدد پاک باخته

 که

 هر چی سعی میکنه به روش نیاره حالش بده؛

 حالش بدتر میشه :((

 از دیروز نتونسته جز بستنی و دنت چیزی بخوره (دنتام تموم بشه دیگه نمی خرم چشم)

 دندونش تا صبح نذاشته بخوابه

 رنگش مثه گچ سفید شده

 دلش می خواد جلو آینده بشینه با خودش دعوا کنه (یقینا خود درگیر نیستم :) )

 و الانم با دردی که داره رو به موت هست...

 کاش می تونستم حداقل چای بخورم:((

 خداوندا از این بنده ی بدت درگذر

 و

 یکم درش رو کمتر کن:((

 

 +دقیقا منتظرم هر لحظه روی لب تاپ غش کنم

 و خودمو تو درمونگاه سرم بدست ببینم...

آیکن

 یک عدد پاک باخته،

 از دندون پزشکی برگشته،

 با یک عدد لپ باد کرده...

 

 با کلی خریدِ مواد برا سلامت دندوناش :))

 در حال پذیرایی از "انسان نیازمند"...

 

 +"انسان نیازمند" همون دوستم هست که وب داره 

 و با هم کل کل هم میکنیم...

آیکن

 پاک باخته ای که؛

 در حال فرار به مریخ هست...

 و

 اشک ریزان؛

 ذکر چه خاکی بر سرم بریزم حالا گرفته...

 

واقعا این چه سوتی بود من دادم...

 واااااااااااای....

 +الان میرم مودمو بسوزنم...

 +:((((

خوابالو نیستم ولی خوابلو ها رو دوست دارم!!

 یک عدد پاک باخته که

 ساعت 15:00 از خواب بیدار شده 

 و

 به دنبال چاره ای می گرده تا دوباره بخوابه ^___^

 و

 مامانشو از مهمونی رفتن منصرف کنه :)))

 +نگین؛ ساره؛ سودا؛ سارا؛ یسرا؛ عسلی؛ حسنا؛ 

 شاپرک؛ ته خطی؛ مهندس؛ مریم گلی و ... نخندن که

 دلم براشون تنگ شده...

 +دیشب زیادی دَنِت خوردم حالم بد شده بود :/

 نتونسته بودم تا 4 بخوابم...

 الان دیدین حق با منه و باید می خوابیدم یا

 با رسم شکل و اعمال شاقّه اثباتش کنم؟؟؟

 هوم؟؟؟ ^_____^

 

 +نمازامم خوندم نیاین ارشادم کنید اااااااا...

 

آیکن

پاک باخته در

 صف نماز جماعت در شبستان حرم امام زاده...

 +گلزار شهدا و زیر نم نم بارون خیلی دعاتون کردم...

 +الهی عاقبت بخیر و شهید و حاجت روا شید...

 +برای شهر های کویری دعا کنید بارون بیاد...

آیکن

 یک عدد پاک باخته،

 در حال پختن غذا،

 به کمک کتاب آشپزی و اینتر نت...

 و

 مداحی با صدای بالا...

 یعنی آشپزخونه هیئت شده اینجا انگار...

 

 +یاد محرم بخیر

آیکن

خب اینم از نرمش صبح گاهی!

 من برم آماده شم که

 قراره حسابی با این مشتای ورزیده از خجالت دهن و دندونای استکبار در بیام.

 ^---^ 

 +قدم به قدم مسیر یادم هم باشیم و دعا کنیم.

 +پیشاپیش قبول باشه عبادتون