خودنویسی ها

خودنویسی ها

اینجا پیله کرم ابریشمی ست که؛
هوای پروانه شدن در سر دارد
و
شهادت آغاز پروانه بودن است
من
یک
بچه مذهبی ام؛
و
امروز تولد امام رضا(ع) ست.


+حالا که آخر های محرم است؛
این عکس را می گذارم
به آن امید که اربعین؛
این پاهای پیاده به کربلا رسیده باشند...



+اویِ من ها و منِ او ها و بویِ باران ها
را دسته بندی کردم تا راحت تر بخوانی شان
باشد ان شاءالله باهم برای رسیدن به خدا
رمز دار اند و رمز فقط به روشن های آشنا داده می شود...

پیام های کوتاه
  • ۶ فروردين ۹۴ , ۱۲:۱۴
    آیکن
  • ۲۸ اسفند ۹۳ , ۱۷:۵۳
    آیکن
  • ۲۱ اسفند ۹۳ , ۱۳:۰۶
    آیکن
  • ۱۶ اسفند ۹۳ , ۱۹:۵۰
    آیکن
  • ۱۶ اسفند ۹۳ , ۱۴:۲۴
    آیکن
  • ۱۳ اسفند ۹۳ , ۲۲:۰۲
    روضه
آخرین نظرات

۳۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

ز مجنون دیدن و لیلی شنیدن

                                         شنیدن کی بود مانند دیدن

۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۲۳
پاک باخته
همین یک بند کافی ست که به بندم کشد:

                        یا من یحول بین المرء و قلبه

                                           (جوشن کبیر)

۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۲۱
پاک باخته
شب جمعه؛

تو طول هفته مثه ماه رمضون میمونه از نظر اجابت!

حالا ببین شب جمعه ماه رمضون دیگه چیه!

                                            (نقل به مضمون پا منبر حاج آقا پناهیان)

 

+ امشب رو غنیمت بدونید

+ إلتماس دعای زیاد

۱ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۱۷
پاک باخته
فردا را نه بخاطر هیچ حزب و گروهی؛

نه بخاطر هیچ پلاکاردی که

بخاطر خدا و بخاطر کودکان بی سلاح و به احترام بشریت میرویم!

چه پر برکت میکند رمضانم را مشت های رو به شیطان و لبیک به مولایم...

۵ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۰۵
پاک باخته
یک جرعه؛

دو جرعه؛

سه جرعه؛

...؛

ده جرعه؛

سی جرعه

باز هم؛

به تلذی افتاده است...

نگاهت را؛ نه چند لحظه

نه چند سال

که یک عمر عطش دارد!

۱ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۰۰
پاک باخته
پرسید:هیچ وقت نگفتی؛ خدایااا!!! چرا من؟

گفت:هر وقت خواستم بگم؛ 

از خودم پرسیدم؛ چرا من نه!!!

۲ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۷
پاک باخته
هیچ مسکنی مثله نوشتن عمل نمیکند!!!

 به شرط آنکه قلمت دربند نباشد...

 

+بابت فونت؛نوع نگارش؛دیر جواب دادن کامنتا؛خاموش خوندن وباتو شرمنده:(

۱ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۴
پاک باخته
دیشب؛ در رویا؛ تو را بغل کردم!!!

 آنقدر گریه کردم که خوابم برد...

 

+ممنون بابت محبتتون و کامنتاتون و التماس دعا

۱ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۴۰
پاک باخته
دوست دارم

این روزها را...

سخت میگذرند؛

اما؛

با باوری عمیق به حضورت

۴ نظر ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۰۵:۵۰
پاک باخته
صبور شده ام

آنقدر که در باورشان نمی گنجد؛

نگاه کنم و لبخند بزنم و حرفای مهرانه و دیگر هیچ...

۲ نظر ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۰۵:۳۷
پاک باخته