فواره خواست از زمین دل بکند نشد
با گریه بازگشت به سوی گرانشت
گفتی که عشق چیست و گفتم خودت بگو
پرسش ترین جواب مناسب به پرسشت
+شاعر و عنوان: سید سعید صاحب علم
فواره خواست از زمین دل بکند نشد
با گریه بازگشت به سوی گرانشت
گفتی که عشق چیست و گفتم خودت بگو
پرسش ترین جواب مناسب به پرسشت
+شاعر و عنوان: سید سعید صاحب علم
زندگی دارد چه با من میکند؟ آن کار را که
فیلم های جبهه ای با قلب فرزند شهیدی
+شاعر و عنوان: سید سعید صاحب علم
لطف کن، پیش من از عاشق و معشوق نگو
پیش یک آدم معلول نباید بدوی...!
+شاعر سعید صاحب علم
فرق ما با فیلم های فارسی یک چیز بود
آشنای آس و پاست، قهرمان قصه نیست
+شاعر: سید سعید صاحب علم
خدایا!!!!
هوایِ
روز هایِ
عاشقی ام را
داشته باش...
بی هوا؛
کار دستِ
خودم می دهم...
فکر میکنم؛
وقتش رسیده؛
چند روز به خودم مرخصی بدهم...
یک رمان
بگیرم دستم؛
چای بنوشم
و
همراه با موسیقی بی کلام دنیا؛
در خط به خط صفحه هایش؛
گم شوم...
کاشکی مادر نپرسد حال و احوال مرا
خوب می دانی خدایا... قابل توضیح نیست
+شاعر و عنوان : نفیسه سادات موسوی
از این به بعد؛
پست های رمز دار رو؛
در سر برگِ پست های رمز دار بخونید...
امضا:
یک عدد پاک باخته ^__^
ثانیه ها اگر می دوند؛
سال ها اگر می گذرند؛
تکاپوی رسیدن به ظهور پسرتان را دارند...
مادر جان!
به چشم تر مولامان،
دل هامان را امشب به نگاهتان،
منت دار کنید...
سال جدیدتون پر از الطاف حضرت مادر ان شاء الله...
+اگر رنجشی از ما داشتید؛
حلال کنید...
+التماس دعای فراوان