شکلات با طعم حرم :)
شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۵۱ ب.ظ
شب ولادت خانم فاطمه معصومه (س) بود؛
تو صحن جامع؛
کنار سید نشستم تو صف تا
آماده شیم برای نماز مغرب...
صف بستیم...
دلم هوای نذری حرم کرده بود...
شکلات و شربت و شیرینی می خواستم...
جا نماز و پهن کردم و نشستم...
یه نفر از بین صفمون رد شد و
نگاهمو از تسبیح تربتم دزدید
(شاید دو ثانیه طول کشید)
دوباره چشم به جانمازم افتاد
اما
کنار جانمازم؛
تو امتداد تسبیح تربتم؛
یه شکلات بود....
از هر کس پرسیدم؛
گفت من نذاشتم...
و اشک...
+اینو گفتم که بگم:
مهم نیس از آقا چی بخواین
بهتون میده...
شب میلادی از این سفره دست پر پا شید...
+کاش یه شب از کربلا براتون بنویسم
+التماس دعا
۹۳/۰۶/۱۵
دقیقا کدوم قسمت رو متوجه نشدید؟