خودنویسی ها

خودنویسی ها

اینجا پیله کرم ابریشمی ست که؛
هوای پروانه شدن در سر دارد
و
شهادت آغاز پروانه بودن است
من
یک
بچه مذهبی ام؛
و
امروز تولد امام رضا(ع) ست.


+حالا که آخر های محرم است؛
این عکس را می گذارم
به آن امید که اربعین؛
این پاهای پیاده به کربلا رسیده باشند...



+اویِ من ها و منِ او ها و بویِ باران ها
را دسته بندی کردم تا راحت تر بخوانی شان
باشد ان شاءالله باهم برای رسیدن به خدا
رمز دار اند و رمز فقط به روشن های آشنا داده می شود...

پیام های کوتاه
  • ۶ فروردين ۹۴ , ۱۲:۱۴
    آیکن
  • ۲۸ اسفند ۹۳ , ۱۷:۵۳
    آیکن
  • ۲۱ اسفند ۹۳ , ۱۳:۰۶
    آیکن
  • ۱۶ اسفند ۹۳ , ۱۹:۵۰
    آیکن
  • ۱۶ اسفند ۹۳ , ۱۴:۲۴
    آیکن
  • ۱۳ اسفند ۹۳ , ۲۲:۰۲
    روضه
آخرین نظرات

۴۶ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

گاهی میان روضه تلقین می کنم که


                                        جایی شنیده ام این مقاتل اشتباه هست...



+شاعر:حسین صیامی

+تصور کربلا سخت است سخت...

۵ نظر ۱۰ آبان ۹۳ ، ۰۲:۰۲
پاک باخته

شاعری شغل منِ کارگرِ دربار است

                                

                                     شاه دارد عرق کارگرت می خشکد...



+شاعر:مجتبی فلاح نیا

۰ نظر ۱۰ آبان ۹۳ ، ۰۱:۵۵
پاک باخته

کاش 

یه پسر داشتم که

امروز سبز پوشش می کردم

به عشق علی اصغر...

۰ نظر ۱۰ آبان ۹۳ ، ۰۱:۳۵
پاک باخته

شب دوم بود

نسیم به من می خورد وسط آن گرما و محیط بسته...

چشمانم را دوختم به شش گوشه

حس کردم 

نشسته ام توی صحن

رو به روی ضریح 

زیر ایوان طلا 

و دارم به روضه ارباب گوش می دهم...



+اللّهم ارزقنا...

+خیلی حس خوبی بود...

۰ نظر ۱۰ آبان ۹۳ ، ۰۱:۱۸
پاک باخته

خدایا

به دست های کوچک علی اصغر...

به پیشانی بند سبزش...

به خون ش که آبروی جاذبه را برد...


دلم به تو خوش است خدایا...

فقط به تو...

۰ نظر ۰۹ آبان ۹۳ ، ۲۱:۴۱
پاک باخته

بعضی ها 

آن قدر شعور ندارن که

می شوند بی شعور...


+در مقابل یه همچین آدمایی فقط سکوت می کنم.

+استغفرالله ربی و اتوب الیه...

۰ نظر ۰۹ آبان ۹۳ ، ۰۰:۰۷
پاک باخته

من

با روضه عاشورا؛

قلبم شرحه شرحه می شود...

با روضه بی بی زهرا؛

بی تاب می شوم و بی وقفه اشک...

امّا

با روضه سه ساله؛

لحظه به لحظه آب می شوم

یتیم می شوم

جان می دهم

و

با دم ح س ی ن دوباره جان می گیرم...


۳ نظر ۰۸ آبان ۹۳ ، ۰۰:۴۳
پاک باخته

نمی دانم

جه فرقی باید

امّا

می دانم محرم که می شود؛

باید یک فرقی داشته باشم

شاید

هیئت نروم قربه الی الله...

۱ نظر ۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۷:۰۵
پاک باخته

چه می شود که

پیر شده باشم و مادرت نشانم دهد

و بگوید:

ح س ی ن جان!!

این نوکرت هم پیر غلام شد...

۱ نظر ۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۷:۰۲
پاک باخته

می ترسم

از آن روزی که؛ نهیب م زنند:


قطره قطره جمع گردد     وانگهی دریا شود



+وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ

۱ نظر ۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۷:۰۱
پاک باخته

تازگی ها

دریافته ام که

خوردن هم انگیزه می خواهد...


+نمی دانم چرا غرایزم از کار افتاده اند.

۱ نظر ۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۶:۵۷
پاک باخته

چشمامو می بندم

می گریم می خندم

تنهایی

شیدایی

حرفای رویایی

کربلا کربلا


اینم برای شما

ان شاء الله حاجت روا شید و فیض ببرید:

                                                     التماس دعا و کلیک


+لبیک یا ح س ی ن

۸ نظر ۰۵ آبان ۹۳ ، ۰۲:۰۲
پاک باخته

صورتم خیس ِ خیس بود

گلوله های اشکم انقدر درشت بودن که

وقتی می ریختن رو گونه هام اول شوکه می شدم

جلوم یه تزیین بود که ضریح جدید ارباب بود

با مشبکاش که نور قرمز ازشون بیرون زده

با تصویر عزادارایی که چنگ انداخته بودن به ضریح...

شاید بیشتر از تمام عمرم گریه کردم و بی تابی...

منو ضریحت رخ به رخ...


+تمام اعمال از جمله زیارت عاشورا و زیارت شهید رو به دوستان هدیه کردم

تو لحظه لحظه اش یادتون بودم

+اگه تو قیامت زیر تابوت شهید گرفتن و ... براتون نوشته بودن؛

تعجب نکنید همه تون امشب اونجا بودین

+الان دارم کم کم می افتم از ضعف

شب تون بخیر

۴ نظر ۰۴ آبان ۹۳ ، ۰۱:۲۴
پاک باخته

پایان:

جاتون زیر تابوت شو گرفتم و تهلیل گفتم

نماز شب بخونین

ولو یک رکعت

دراز کش تو رختخواب

یا تو راه

امشب آماده این 

کامل کنید اذن دخولتونو


ا2آ



+یکی از بچه ها مسافر بود برا همین نوشتم تو راه

+نماز معراج مومن است...

+این 12 تا پیام هایی بود که امشب به دوستام دادم

+رفته بودم شب وداع شهید گم نامی که آورده بودن

ایضا هیئت شب اول محرم

۰ نظر ۰۴ آبان ۹۳ ، ۰۱:۰۶
پاک باخته

زیر بارون

دو تا داداش

روضه حضرت زهرا از جنس روضه اروند


ا2آ



+دو تا داداش:

شهید گمنام خودمون که حرم داره و تابوت شهید جدید تو حرمش کنار هم

+ما از اروند و روضه اونجا شهیدمون رو گرفتیم

۰ نظر ۰۴ آبان ۹۳ ، ۰۱:۰۲
پاک باخته

بوسیدم ش با لب های شما

چشامو گذاشتم روش جای چشای شما

دعا کردم با دلاتون

۲ نظر ۰۴ آبان ۹۳ ، ۰۱:۰۰
پاک باخته

بچه ها آماده این بریم کنار تابوتش؟

خ ا 2 آ

۰ نظر ۰۴ آبان ۹۳ ، ۰۰:۵۷
پاک باخته

بچه ها اومد...

۰ نظر ۰۴ آبان ۹۳ ، ۰۰:۵۶
پاک باخته

اصلا نمی دونم به کدومتون زنگ بزنم...

اصلا نمی دونم جز با دل مگه میشه اومد؟؟

۰ نظر ۰۴ آبان ۹۳ ، ۰۰:۵۶
پاک باخته

راستی 

اسمِ کوفه بد در رفته

همه چیز از مدینه شروع شد...



+گریز غیر مستقیم به روضه مادر...

۱ نظر ۰۴ آبان ۹۳ ، ۰۰:۵۵
پاک باخته