پله چهارم

آقا؛

ام شب غم شون خیلی سنگینه

دعای سلامتی رو بخونین...

+دعای سلامتی امام زمان(عج):

اللّهم کن لولیک...

پله سوم

مَحرَم ِغم  شدم ای یار مرا یاری کن

                                این دو ماه از دل ما خوب نگه داری کن

پله دوم

بچه ها

شب اولی؛

مهمون یه تابوت سه رنگین

مهمونِ یه گریه کنِ گم نام

التماس دعا

پله اول

اینجا

داداش هست

روضه هست

بارون خدا هست

یه مهمونم هست

بیاین با دلاتون...

+داداش شهید گمنام دانشگاه مون هست

+همون که روز دفنش 20 قدمی کفنش بودم

+همون که تو قبرش نماز خوندم

+همون که وقتی سنگ و گذاشتن روش:

من خود به چشم خویشتن

دیدم که جانم می رود...

حزین مثل نوای گم نامی...(ثابت تا 7 محرم)

دارم آب می شوم...

با خودم فکر میکنم

من؛

برای خواندن زیارت عاشورا دودو تا چهارتا کرده ام 

تا ببینم وقت دارم یا نه؟؟؟

خدایاااااااااااااااااا

شرمنده ام...

کاش چند روز زودتر گذاشته بودم این پست رو تا همه می دیدن...

اگر خواستین شرکت کنین به وب بهامین برین

+:((

+اگر دیرتر دیدین بازم شرکت کنین 

من روزی یه زیارت عاشورا هم به نیت اونایی که عقبن می خونم تا هفته اول بقیشو خودتون ادامه بدین...

بابای معنوی شاگردانش...

دو روز که

سهل است...

دو قرن هم عزا بگیریم؛

کم است...

+روح آیت الله مهدوی کنی شاد

+برایشان حمد بخوانید...

+غمگینم و نگران

برای بهار نارنج

آدرس وبتو بذار لطفا 

آدرس ایمیلتو نمیخوام که

:))

رسوایی!!!

شیخی به زن فاحشه گفتا مستی

                                         هر لحظه به دام دگری پا بستی

گفت شیخا هر آنچه گویی هستم

                                        آیا تو چنان که می نمایی هستی؟

امروز...

آن قدر

خوشحال و سبک بارم که

در وصف هم نمی گنجد...

+دارم به آینده فکر میکنم...

دلم تنگ شده برای...

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

منِ مهربان...

یاد گرفته ام

سکوت کنم، رد شوم و لبخند بزنم

حتی اگر

فراموش نکنم...

+این بهترین چیزی بود که زندگی یادم داد...

أنا رَجُلٌ!

...

+تیتر گویاست

سکوت میکنم

+خیلی بعدا نوشت:

برای رفع سوء تفاهمات بوجود آمده در ذهنتان حتما نظر میرزا و جواب من رو بخونید:))

خواب درمان خوبی نیست!!

حتی اگر تلخ باشم؛

فقط

تو می توانی 

مرا شیرین کنی...

خط خطی ام...

مرا

بهم کی ریزد

این فکر های مایل به تو...

هشدار!

همیشه

بدترین ضربه ها رو؛

اونایی بهت می زنن که بیشترین ارزشو برات داشتن!

+مراقب ارزش گذاری هات باش...

دستِ بی نمک

یه آدمایی هم هستن که

برای بی ارزش کردن کارت؛ هر کاری می کنن!!!

خیسِ خیسم...

شاید

نباید جلوی اشک هایم را می گرفتم امشب...

شاید 

اصلا نباید می دیدمش تا هوایی شوم...

من...

آری همین منِ بی سر و پای نالایق

تک تک سکانس هایش را زندگی کرده بودم...

شب ها را با اضطراب آمدنش گذرانده بودم...

من

لحظه تدفینش چند قدم فاصله داشتم با او...

توی قبرش خوابیده بودم...

روی دست گرفته بودمش...

زیر باران برایش دویده بودم...

من

نباید امشب به این جعبه جادو خیره می شدم...

+کلافه ام

+آن قدر دلتنگ م که دنبال بهانه می گردم برای انفجار

+چشمانم خیس است

+انگار در روضه نشسته ام

بارونِ بارون

به قول جواد مقدم:

این شبا گریه عادتم شده

                                  توی رویاشم

                                                      کربلا باشم

برا یکی دو ساعتم شده

                                 خیلی بی تابم

                                                     نکنه خوابم 

حالا که دیگه نوبتم شده...

+دادم موبایل لپ لپ مو درست کردن

نه برای این که لازمش داشتم

برا اینکه منم و لپ لپ و مداحی و شبای محرم و بی تابی و کلی خاطره...

آن قدر ها بی معرفت نیستم...

شاید 

لایق نشده باشم

اما

از دریای معرفت به شما

قدر ذره ای دارم که

تا لحظه حرکت امیدوار باشم به آمدن...

حتی اگر مرده بودم هم می توانستید

زنده ام کنید و 

راهی کربلا...

پس چگونه قطع امید کنم از شما؟!

بغض می کنم...

چرا جور نمی شود این وصله ناجور؟!

چقدر دست و پا یزنم؟!

خودت عاشقم کردی؛

خودت لایقم کن...

+دلم دارد می ترکد...

+دست من و تو نیست اگر عاشقش شدیم

ح س ی ن خیلی زحمت ما را کشیده است...