"اَحیا" گرفته ام که تو "اِحیا" کنی مرا
قَدرم اگر که با تو مُقدّر شود خوش است...
+بسی حرف نگفتنی...
"اَحیا" گرفته ام که تو "اِحیا" کنی مرا
قَدرم اگر که با تو مُقدّر شود خوش است...
+بسی حرف نگفتنی...
می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود
شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود
+حاجت روا بخیر باشید
+طلب حلالیت و التماس دعا
یاعلی مدد
نمی دانم چرا؛
اما
دارم فکر می کنم...
شاید راست می گوید...
شاید من اشتباه می کنم...
خدایاااااا
مگر خودت نگفتی...
چرا بنده هایت جوری رفتار می کنند که
آدم به خودش شک می کند...
شاید هم من اشتباه می کنم...
زیادی راست بودن خوب نیست...
زیادی دل رحم بودن خوب نیست...
شاید...
+دیروز گلزار و امام زاده نائب الزیاره و دعاگو بودم...
+چشم هایم گویا حال گریه دارند...