احساس پرنده ای رو دارم
که
گزاشتنش تو یه قفس
هی بهش میگن
پرواز کن
پرواز خوبه...
بپر
بال هاتو باز کن...
احساس پرنده ای رو دارم
که
گزاشتنش تو یه قفس
هی بهش میگن
پرواز کن
پرواز خوبه...
بپر
بال هاتو باز کن...
به
جایی از زندگی رسیده ام
که
حس میکنم
لبخند از ته دل هیچ معنایی ندارد...
به
حس بی فایده بودن...
وقت هایی هست
که
ناگزیر می شوی به رفتن...
بهتر است بگویم
ناگزیرت می کنند به رفتن...
وقت هایی هست
که
دلت می ماند
بین تحمل حرف ها و سختی ها
و
رفتن
و
باز هم رفتن و آرام گرفتن روزهایت...
و
چه سخت است
این انتخاب
برای
من و تو...
و
چه سخت تر
دور بودن از آرام جان...
خدایا
خیر بودن و شدن و گذشتن این روز ها را،
به خودت،
سپردیم...
در
روزهایی، زیسته ام
که
فقط و فقط و فقط
خدا می داند
که...
میگن اجازه ورود به کربلا رو باید از علمدار کربلا گرفت...
اگه کربلا میخواین امشب وقتشه...
دعاگوتون هستم...
التماس دعا
ده ماه همه منتظر ماه تو هستند
در سال به جز ماه محرم خبرى نیست...
ایام تسلیت
دعاگو هستم...
به حرمت ماه عزای ح س ی ن (ع)،
طلب حلالیت و التماس دعا دارم.
محرم که می شود؛
تو را
بیشتر دوست دارم...
همان وقت هایی که
بیشتر
نوکر ارباب می شوی....
یک سال پیش
یک همچین روزهایی؛
روز شادی حضرت بابا جانم،
خدا مقدر کرد
تو را برای من
و
من را برای تو...
هزار هزار شکر برای نعمتی چون تو....
+دهم مهر ماه هزار و سیصد و نود و چهار
مصادف با عید غدیر
مادر همسری زنگ زدن خونمون...
+تو را حضرت بابا جانم به من عیدی داد...
قدر تنى از پیرهنى فاصله داریم
واى از تو چه سخت است همینقدر جدایى
+شاعر: مهدی فرجی
سخت است،
یک نفر،
پیدا شود
و
تو را،
از دنیایت جدا کند
و
وقتی فقط او را داشتی،
پا پس بکشد...
سخت است....
من
حق نیستم
ولی؛
اینجا
جمع، جمع کوفی هاست...
کاش می شد،
بروم نجف ...
بروم پیش بابایم
ببینم بعد هم کسی جرات دارد
دخترش را اذیت کند؟؟؟؟؟
تنهایی یعنی
دست هایت یخ کند
و
جز چادرت چیزی نباشد
که
گرمشان کند...
یعنی
لیست تمام وبلاگ هایی که دنبال می کنی را بخوانی
تمام عکس های اینستا را چک کنی
تلگرام به آن طویلی ات را دانه به دانه چک کنی
مداحی گوش بدی و گریه کنی
کلی این پهلو و آن پهلو کنی
و
....
ولی
هنوز هم هم صحبتی برایت پیدا نشود....
این جا
کرمان است
ولی
هر وقت
که
باران می بارد،
من
فقط
یاد بین الحرمین می افتم...
می باره بارون
روی سر مجنون
توی خیابون رویایی
می لرزه پاهام
بارونیه چشمام
میگه خدایی تو آقایی
دلم
واسه اون چیزایی
که
قسمتم نیست
یا
نداشتم
یا
ندارم
نمی سوزه...
دلم
برای
چیز هایی می سوزه
که
رزقم بودن
ولی
گناهام باعث شد
نصیبم نشن...
+دلم دعای کمیل میخواد....
الهی بمیرم
برای غم عمه جانم...
این روزا
حتی وقتی اسم غریبی شون میاد
اشکم سرازیر میشه...
حالا میفهمم
چرا وقتی روضه علی اکبر می خونن،
از پدرای شهدا عذرخواهی میکنن
اگه تو مجلس باشن هواشونو بیشتر دارن....
فقط یه اسیر حال اسرا رو میفهمه
فقط یه تشنه عطش رو میفهمه
فقط یه غریب حال غریب رو میفهمه...
ما هیچ وقت نمی تونیم
مصائب ائمه رو کامل درک کنیم
ولی
همون یه ذره ای که سرمون میاد
کافیه تا جگرمون رو آتیش بزنه....
سخت ترین حس دنیا،
اینه که
حس کنی،
هیچ کس پشتت نیست...
این روزا
دلم رو
فقط
با یه چیز میتونم آروم کنم؛
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ!!!!!؟؟؟؟؟
با گریه های هر شبم
دنبال مرهم نیستم
این بار بشکن بغضمو
فکر غرورم نیستم...
+دلم
به وسعت دنیا
گرفته آقا جان....