سلام علی ساکن کربلا
بود اربعین روز اشک عزا
به یاد اسیران کرب و بلاء
به سر زینب دل شکسته ز شام
کنار مزار شه سر جدا
سلام علی ساکن کربلا
دلم غرق ماتم شده یا حسین
به ما ظلم اعظم شده یا حسین
اگرچه شده سرنگون کاخ ظلم
ولی قامتم خم شده یا حسین
سلام علی ساکن کربلا
تو گفتی که خوبان امیری کنند
دلاور شوند و دلیری کنند
مبادا جوانان به میدان رزم
ذلیلانه اظهار پیری کنند
امیری حسین و نعم الامیر
تو گفتی خدا پا در آن مینهد
اگر خانه را گرد گیری کند
تو گفتی صبوری کند خواهرت
چو مجبورشان بر اسیری کنند
تو گفتی که هیهات و مردان ما
بمانند و ذلت پذیری کنند
امیری حسین و نعم الامیر
به هر کوی و بزم و هر انجمن
سرم خاک پای حسین و حسن
پدر در دو گوشم سرود این سخن
که ای نازنین طفل دلبند من
حسینی بمان و حسینی بمیر
امیری حسین و نعم الامیر
ز خون جگر پاک پاکم کنی
سپس عاشق سینه چاکم کنی
به تیغ محبت هلاکم کنی
به صحن ابوالفضل خاکم کنی
که خاکم دهد بوی مشک و عبیر
امیری حسین و نعم الامیر
زائر! ز خود برون آ، وقتِ سفر رسیده
پا در ره ولا بگذار
جابر! به سوگ مولا ماه صفر دمیده
خود را به جاده ها بسپار
به قلب سالک نیست، اثر ز بیم بلا
ز خود سفر باید، به سوی کرب و بلا
چه بیم اگر این ره، سوی بلا افتد
خوشا سری کزتن، به کربلا افتد
اگرچه ناقابلم سر من فدای راه حسین
به غیر سر مرکبی ندارم برای راه حسین
حسین مظلوم....
جابر! به جای زینب، جای رباب و لیلا
باید سفر کنی امروز
زائر! به جای شیعه، سوی مزار مولا
باید خطر کنی امروز
به نوحه و افغان،به جاده باید رفت
به یاد طفل حسین، پیاده باید رفت
ببند احرامی، که عید قربان است
مسیر کرب و بلا، بدون پایان است
صبا! تو خود را، به صحن مولا، به آن سرا برسان
صدای ما را، سلام ما را، به کربلا برسان
حسین مظلوم....
داغ تو مرهمی تا صبح ابد ندارد
ای قبله ی دل عالم
الله اکبر از این ماتم که حد ندارد
الله اکبر از این غم
حبیب آمده بر، حبیب می گرید
به غربتِ مردِ، غریب می گرید
اگر که بی پاسخ، سلامِ جابر بود
بدان بدونِ سر، امامِ جابر بود
بمیرم آخر، بمیرم آخر، به غربت مولا
غریبِ مادر، فتاده بی سر، به دشت کرب و بلا
حسین مظلوم....