آخر به جرم جنون عشق؛ ما را به کرب و بلای تو تبعید می کنند
جمعه, ۴ مهر ۱۳۹۳، ۰۵:۰۴ ب.ظ
این پست پایینی که براتون گذاشتم؛
سر اذان مغرب
یکی از دوستام پیامک داد بهم...
(به این شکل نه هااااااا ؛ خودم اینجوری داغونش کردم)
پیامو که خوندم حس کردم میلرزم ولی
با رفیق دیگم پیامک بازی میکردم اونم
با چاشنی شوخی!!!
نیت که کردم دیدم ناخود آگاه دارم گریه میکنم...
با زور تا سلام نماز رسوندم خودمو و بعد
بوممممممممممممممممممممممم
ترکیدم از گریه...
شروع کردم گله کردن پیش خدااااااااااا...
دست گذاشتم رو قلبم سلام بدم به ارباب
ضربان قلبم؛ داغی سینم؛ آتیشم زد...
تا قبل رسیدن مادر گرام گریه کردم...
الانم تعریفی نداره حالم...
رفقا دعا کنید قسمت ما هم بشه...
+التماس دعا