به قول جواد مقدم:
این شبا گریه عادتم شده
توی رویاشم
کربلا باشم
برا یکی دو ساعتم شده
خیلی بی تابم
نکنه خوابم
حالا که دیگه نوبتم شده...
+دادم موبایل لپ لپ مو درست کردن
نه برای این که لازمش داشتم
برا اینکه منم و لپ لپ و مداحی و شبای محرم و بی تابی و کلی خاطره...
شاید
لایق نشده باشم
اما
از دریای معرفت به شما
قدر ذره ای دارم که
تا لحظه حرکت امیدوار باشم به آمدن...
حتی اگر مرده بودم هم می توانستید
زنده ام کنید و
راهی کربلا...
پس چگونه قطع امید کنم از شما؟!
چرا جور نمی شود این وصله ناجور؟!
چقدر دست و پا یزنم؟!
خودت عاشقم کردی؛
خودت لایقم کن...
+دلم دارد می ترکد...
+دست من و تو نیست اگر عاشقش شدیم
ح س ی ن خیلی زحمت ما را کشیده است...
قسم به
ح ی س ن
تو باشی آرامم...
همین که احساست کنم؛
همین که برایت عزیز باشم؛
همین که دل بسته هم باشیم؛
همین که با هم حرف بزنیم؛
همین ؛
همین ها کافی ست برایم...
این سایت هم برای پیاده روی اربعین ثبت نام می کنه:
رفقا تا 30 مهر برای ثبت نامش مهلت دارید...
اگر اسمتون در نیومده تو قرعه کشی؛ اینجا ثبت نام کنید...
+بچه ها تا محرم می تونم براتون قالباتونو محرمی کنم
تا حدی که از دستم بر بیاد
+التماس دعا
+این پست تا 30 ام مهر ثابت میمونه
+این سایت قرعه کشی نداره مستقیم تماس می گیرید با مسئول ثبت نام
+کربلایی شدید منو یادتون نره
+امروز خانواده اعلام کردن باشه بعدا برو؛ دعا کنید راضی شن و شرایط خودش جور شه
بی بی:
محمد جان بیا بریم تعزیه ببینیم...
محمد:
امام حسین(ع) تماشاچی نمی خواد
امام حسین(ع) کمک می خواد...
به قول مجید اخشابی:
تو فقط لیلی باش
دل مجنون با من
گذر از این هفت خان
سخت و آسون با من
گریه کردن
عین مردونگیه...
گریه انداختن
که نامردیه...
+دلم هوای روضه کرده است...
چه کردند با تو
دلدارِ من
که حتی با تصورش هم اشک امانم را می برد...
ح س ی ن
صدای روضه در گوشم می پیچد:
بُنَیَِّ بُنَیَِّ قَتَلوکَ ضَبَحوکَ وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ
قلبم داره از سینم می زنه بیرون
+خدا بر درجات جهنّم شون بیفزای
یا علی جان
بابای همه ی یتیمان
خودت رضایت نامه ی محضری ما را امضا کن
تا برسیم
محضر ح س ی ن
محضر شما
محضر امامم جواد
محضر...
+دیشب؛
تا صبح؛
گریه کردم...
امروزم تا ظهر حالم بد بود...
+الانم چشام پر از اشکه
+دعام کنید
ثابت نموده پنجره فولاد تو به من
اینجا برات کرب و بلا میتوان گرفت...
رفقا اسمم تو لیست ذخیره های پیاده روی دراومده
قلبم داره از حرکت وایمیسته...
دعا کنین قسمتم بشه اربعین...
دعا کنید آقا خودش جور کنه...
چرا ذخیره؟
چرا دقیقه نود؟
چرا اضطراب؟
بار الها
عجلم را تو به تاخیر انداز
چند روزی ست دلم؛
تنگِ
محرم
شده است....
مادر؛
نمی دانم
کی می خریَم و کجا می بریَم...
فقط امسال رزق فاطمیه ما را کنار بگذار...
به غریب سامرا...
+پارسال بی نظیر و غیر منتظره دستم رو گرفتن
+تا محرم هر کس خواست قالب وب ش عطر سیب سرخ بگیره در خدمتم
در حدی که از دستم بر بیاد
اگر برای هدرتونم عکس فرستادین؛ همون اعمال میشه:))
اینم عیدی شما
سوال:
پس کی کربلا می طلبدم؟
جواب:
هر وقت کربلا را طلبیدی...
سوال:
کی کربلایی می شوم؟
جواب:
آن گاه که کرب و بلایی شدی...
+ :((
+از سری مکالمات نیمه شب های من با خودم
شرمنده ام که
تو می خوانی ام و من آماده سفر نیستم...
شرمنده ام که
مهر حرم در دل ما انداخته ای و دلم حرم سراست...
شرمنده ام که
مادرت هیئتی ام کرد و من فقط محرّم ی شدم...
شرمنده ام ارباب
شرمنده تر ز آب
نمی دانم اگر قاب چشم هایم
آن گنبد طلایی و پرچم سرخ ش شود؛
چه می شود!
شاید همان جا، جان دادم!
آرام جانم کی می طلبی ام؟؟
+اللّهم ارزقنا حرم