آن چنان
بی مهابا می وزد،
گویی
نمی بیند،
موهای پریشان شده اش را...
باد
هم انگار در این سلسه مامور شده،
تا دلبری دلبر ما را
بیشتر کند...
سبحان الله...
یک ملعون
در درون من زندگی می کند....
نام:
نفس
شهرت:
اماره
حرفه:
تلذذ
جرم:
بت پرستی = خود پرستی = نفس پرستی = لذت جویی = سر پیچی از امر او
اللهم انی اعوذ بک من شر نفسی...
همین روز هاست که حکم اعدامش را صادر کنم...
سکوت
موسیقی عاشقانه هاست....
سکوت
راز هایی ست
که فقط اهل ش آن را می خوانند
از
چشم های ش...
سکوت
حجابی ست
برای آن که لرزش صدا فاش نشود...
سکوت
را
دست کم نگیرد...
از امشب
شروع می شود...
ثانیه ها
به شماره می افتند...
40 شب
تا محرم....
90 شب
تا اربعین....
ح س ی ن جان
امسال هم می خریم مولا ؟؟؟
این روز ها،
جهانم؛
سخت؛
نفس می کشد...
به کندیِ
سرعتِ
اینترنتِ
ایران....
شده ام
تکرار این بندهایی که
شور بر پا می کند در
هیئت:
یه دیوونه
که حالشو
خدا می دونه
خسته شده
از این زمونه
اشک میریزه
به هر بهونه ...
یــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
حس خووووووووووووووووووب....
مثه
تولد خودنویسی ها...
مثه
میلاد امام رضا...
مثه
بودن تو....
+ هر سال تولد امام رضا ع ،
بوی گریه های نوزادی به اسم خودنویسی ها رو میده...
چقد خوشبخته کسی که
همه چیزش گره میخوره به امام رئوفش و باب الجوادش....
+عیدتون مبارک...
گاهی
روی زمین
تنفس هم سخت هست...
گاهی
باید
هوای جایی دیگر را استنشاق کرد
برای زنده ماندن...
جایی
مثله ماه...
"اَحیا" گرفته ام که تو "اِحیا" کنی مرا
قَدرم اگر که با تو مُقدّر شود خوش است...
+بسی حرف نگفتنی...
می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود
شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود
+حاجت روا بخیر باشید
+طلب حلالیت و التماس دعا
یاعلی مدد
نمی دانم چرا؛
اما
دارم فکر می کنم...
شاید راست می گوید...
شاید من اشتباه می کنم...
خدایاااااا
مگر خودت نگفتی...
چرا بنده هایت جوری رفتار می کنند که
آدم به خودش شک می کند...
شاید هم من اشتباه می کنم...
زیادی راست بودن خوب نیست...
زیادی دل رحم بودن خوب نیست...
شاید...
+دیروز گلزار و امام زاده نائب الزیاره و دعاگو بودم...
+چشم هایم گویا حال گریه دارند...
سلام
لازم دیدم
از لطف بزرگوارانی که هنوز به اینجا سر می زنند تشکر کنم
و
عذرخواهی کنم که نمیرسم به سنگر هاتون بیام....
وب ها رو می خونم ولی مجال نظر گذاشتن نیست...
طبق رسم همیشگی خودنویسی ها
هر کجا برم زیارت به نیابت زیارت ، نماز و یا اعمال رو بجا میارم...
سحر ها، افطار ها، نیمه شب ها به یاد هم سنگرهام و دعا گوشون هستم....
ان شاء الله برقرار باشید و چراغ سنگر هاتون روشن...
ان شاء الله طبق رسم هر رمضان بیشتر به شیعیان مظلوم جهان اسلام پرداخته خواهد شد...
پارسال از غزه گفتیم
و
وا اسفا که امسال یمن خونین شد...
ان شاء الله سال بعد از شادی های نابودی مستکبران جهان خواهیم گفت به یاری مولامان...
برای فرج
برای امام خامنه ای
برای رزمندگان اسلام
برای جوان های نا آگاهمان دعا کنید...
ماه تون پر از شیرینی حب علی...
التماس دعا
یاعلی
و ما ادراک لیله القدر؟؟؟؟
آری
من نمی دانم شب قدر چیست...
فقط آن قدری بی تاب قدر شده ام
که
دوست دارم ابن ملجم خودم باشم
سینه ام را بشکافم
و
تا خود خود خود نجف بدوم
و قلبم را تقدیدمتان کنم....
این روح هر چه قدر هم بی لیاقت باشد؛
حب علی دارد...
خدایا
نمی خری اش؟؟؟؟
انگار
چیزی مرا دل تنگ تو می کند...
هر چه هست از چشمان عباس می آید...
تا یاد کهف العباس می کنم؛
انگار کسی در گوشم نجوا می کند:
حیدر
حیدر
حیدر...
و
این نجوا شور می گیرد...
مستم می کند
و
قطره قطره از چشمانم می بارد...
+به یاد اربعین بی خواب شده ام...
نجف را مرور می کنم...
با حسرت،
به خودم می گویم:
ان شاء الله امسال از هر عمود که به سمت کربلا گذشتم؛
بر می گردم و به نجف سلام می دهم....
من حسرت یک سلام بیشتر بر دلم مانده...
حضرت بابا؛
دخترت دل تنگ است....