خودنویسی ها

خودنویسی ها

اینجا پیله کرم ابریشمی ست که؛
هوای پروانه شدن در سر دارد
و
شهادت آغاز پروانه بودن است
من
یک
بچه مذهبی ام؛
و
امروز تولد امام رضا(ع) ست.


+حالا که آخر های محرم است؛
این عکس را می گذارم
به آن امید که اربعین؛
این پاهای پیاده به کربلا رسیده باشند...



+اویِ من ها و منِ او ها و بویِ باران ها
را دسته بندی کردم تا راحت تر بخوانی شان
باشد ان شاءالله باهم برای رسیدن به خدا
رمز دار اند و رمز فقط به روشن های آشنا داده می شود...

پیام های کوتاه
  • ۶ فروردين ۹۴ , ۱۲:۱۴
    آیکن
  • ۲۸ اسفند ۹۳ , ۱۷:۵۳
    آیکن
  • ۲۱ اسفند ۹۳ , ۱۳:۰۶
    آیکن
  • ۱۶ اسفند ۹۳ , ۱۹:۵۰
    آیکن
  • ۱۶ اسفند ۹۳ , ۱۴:۲۴
    آیکن
  • ۱۳ اسفند ۹۳ , ۲۲:۰۲
    روضه
آخرین نظرات

۹ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

 کوچیک تر که بودم،

 وقتی شب رو تا صبح گریه میکردم؛

 سبک می شدم...

 فرداش هیچ چیز بدی یادم نمی موند...


 بزرگتر که شدم،

 شبایی رو که مثه امشب گذروندم،

 آرومم که نکرد هیچ،

 زخمیم هم کرد...


 چقد فرقِ بین بچه ها و آدم بزرگا....

۶ نظر ۱۸ دی ۹۵ ، ۰۴:۱۰
پاک باخته
تنهایی
 یعنی،
 دور و برت
 پر از آدم باشه
 و
 کسی رو برای درد دل ندلشته باشی...


 +امشب،
 دلم عجیب،
 یه هم صحبت میخواد...
۰ نظر ۱۸ دی ۹۵ ، ۰۳:۴۲
پاک باخته


شاید اگر تو نیز به دریا نمی زدی
                                      هرگز به این جزیره کسی پا نمی گذاشن




 + عنوان و شعر: فاضل نظری/ کتاب
 + گریه امونمو بریده
 نمی دونم چرا بند نمیاد‌‌‌‌...
۱ نظر ۱۸ دی ۹۵ ، ۰۲:۳۵
پاک باخته

 چند وقتی بود،

 از ته دلم

 گریه نکرده بودم....


 دلم

 صدای بارون میخواد...

۰ نظر ۱۸ دی ۹۵ ، ۰۲:۲۱
پاک باخته

 چند روز پیش،

 مسموم شدم...


 چند روزِ که دارم تحملش میکنم...

 دو روز اول که به بقیه گفتم،

 دیدم دارن غر میزنن...

 ترجیح دادم؛

 دردم رو دو تا نکنم...

 درد بکشم

 اما

 تنهایِ تنهایِ تنها...


 +تمرین کنیم،

 تگه مرهم نیستیم؛

 زخم نباشیم...

۴ نظر ۱۴ دی ۹۵ ، ۱۶:۲۸
پاک باخته

 مثلا

 زنگ بزند

 و

 بگوید ؛

 چند دقیقه پیش 

 از اتاق عمل اومدم....



 مثلا

 عمل کرده باشد،

 درد داشته باشد

 و

 تو نباشی

 که

 آرامَش باشی...



 +آخدا به خودت سپردمش...

 +یک عالم دل تنگی       یک عالم اشک...

۷ نظر ۰۹ دی ۹۵ ، ۱۴:۰۲
پاک باخته

 یک سال است،

 که

 شده ای محرم ترین محرم من...


 خدا را

 ثانیه ثانیه شکر میکنم

 برای 

 بودنت ای بهترین...


 +پارسال

 یه همچین شبی

 میلاد پیامبر خوبی ها

 ما

 برای اولین بار،

 شدیم محرم هم...

۵ نظر ۰۸ دی ۹۵ ، ۰۰:۲۴
پاک باخته

 دلم میخواهد ،

 تو را ،

 کمی نفس بکشم ...

 کاش میشد ...


 +یک روز و هفت ساعت و چهل و پنج دقیقه گذشت


۱ نظر ۰۶ دی ۹۵ ، ۱۷:۱۸
پاک باخته

 این صحن را

 خیلی دوست دارم...


 تمام حاجت هایم را

 از همین جا نشسته ام

 گرفته ام...



 +سلام

 در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم

 نائب الزیاره و دعاگو هستم...

۴ نظر ۰۵ دی ۹۵ ، ۱۵:۳۷
پاک باخته