خودنویسی ها

خودنویسی ها

اینجا پیله کرم ابریشمی ست که؛
هوای پروانه شدن در سر دارد
و
شهادت آغاز پروانه بودن است
من
یک
بچه مذهبی ام؛
و
امروز تولد امام رضا(ع) ست.


+حالا که آخر های محرم است؛
این عکس را می گذارم
به آن امید که اربعین؛
این پاهای پیاده به کربلا رسیده باشند...



+اویِ من ها و منِ او ها و بویِ باران ها
را دسته بندی کردم تا راحت تر بخوانی شان
باشد ان شاءالله باهم برای رسیدن به خدا
رمز دار اند و رمز فقط به روشن های آشنا داده می شود...

پیام های کوتاه
  • ۶ فروردين ۹۴ , ۱۲:۱۴
    آیکن
  • ۲۸ اسفند ۹۳ , ۱۷:۵۳
    آیکن
  • ۲۱ اسفند ۹۳ , ۱۳:۰۶
    آیکن
  • ۱۶ اسفند ۹۳ , ۱۹:۵۰
    آیکن
  • ۱۶ اسفند ۹۳ , ۱۴:۲۴
    آیکن
  • ۱۳ اسفند ۹۳ , ۲۲:۰۲
    روضه
آخرین نظرات

۸۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

به نیابت از دوستان

دو رکعت نماز تو حرم بی بی خوندم...

خاطرات و پست ها رو هم از فردا میذارم

۱۱ نظر ۳۱ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۵۶
پاک باخته

از امشب ؛

40 شب تا اول محرم راه است...

مهیا کنید هیئت دل هاتون رو...

 

+خدایا کمک مون کن با بصیرت وارد محرم شیم.

+شاید چهله زیارت عاشورا

یا شبی دو رکعت نماز تو دل شب 10 دقیقه قبل از اذان صبح

شاید ترک یه گناه

یا روزی یه سوره حمد

یا حتی یه سلام...

مهم نیته

+التماس دعااااااااا

+رفقایی که فردا این پستو میبینن

زیارت عاشورا اولو من به نیابت خوندم

۵۷ نظر ۲۴ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۲۴
پاک باخته
نیاباتا ؛

زیارت عاشورا + دو رکعت نماز؛

در حرم مطهر شهید گمنام؛

خوانده شد.

 

+التماس دعا

+مخصوص ته خطی؛

دارم پفک می خورم با سس رب انار :))

۱۲ نظر ۲۴ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۱۶
پاک باخته
آقای مهربونم

امروز از بیمارستان مرخص شد....

الحمدلله رب العالمین

اللّهم احفظ امامنا الخامنه ای

 

+سلامتیشون صلوات :))

۷ نظر ۲۴ شهریور ۹۳ ، ۰۷:۱۱
پاک باخته

هر کی یک بار کربلا رفته

بطلب آقا ما رو هر هفته

 

کم خواستن از شما بی ادبیه آقا جان

 

 

میشه شاهد کرمت باشم

منم این شبا حرمت باشم؟؟

 

+اللّهم الرزقنا حرم...

۱۳ نظر ۲۴ شهریور ۹۳ ، ۰۶:۱۳
پاک باخته
بچه بودم

شاید 8 ساله...

مامانم ناراحت اومد خونه

چند ساعتی این ور و اون ور رفت ولی آخر طاقت نیاورد

اومد به من که بچه اول خونه بودم گفت:

"فلانی(دوست صمیمیش) جلوی من فلان کلمه رو بکار برد

مگه نمی دونست منم اون کار رو انجام می دم؟؟؟"

تو عالم بچگی گفتم:

"حتما نمی دونسته

شما دوستین 

اون دوست داره"

تو دلم اما گفتم:

بی ادبه اصلنم دوست نداره...

 

امروز مزه ی دلخوری اون روز مامانمو "شنیدم"

"شنیدم" و به خودم "خندیدم"

۶ نظر ۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۵۶
پاک باخته
70 لاله نه !!!!

70 شقایق داغ دار ؛

وارد کشور شدند...

 

+امروز شلمچه؛ تبادل شهدا بود...

+کاش اونجا بودم

۳ نظر ۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۱۳
پاک باخته
فکر کردم ؛

دلم خش برداشت ولی

صدا که آمد فهمیدم شکست...

 

+امروز نماز مغرب مسجد جامع

+تاریخ زدم تا یادم بماند این چیزها حزب اللّهی و غیر نمی شناسد

۴ نظر ۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۱۰
پاک باخته
سلام رفقا

سایت دل آباد برای سلامتی

       امام خامنه ای 

ختم قرآن گرفته...

دوست داشتید به این لینک برید

                               http://delabad.ir/post/837

 

+اگر یک جزء براتون زیاد بود

هر چه قدر رو نتونستید بخونید؛ بگید من می خونم.

+التماس دعا

۳ نظر ۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۲۵
پاک باخته

حرم شده فکر هر روز

ز داغ هجر تو می سوزم

             جواز نوکری مو تو باطل نکن

                        نگا به این گدای ناقابل نکن

                                  حرم ندیده من رو زیر گل نکن

                                            حسین آقای من حسین آقای من

با این که از دوریت بی تابم

به یاد شیش گوشه می خوابم

           تو روضه ها دلم رو عاشق میکنم

                       شبا میون روضه هق هق میکنم

                                          اگه نیام زیارتت دق میکنم

                                                 حسین آقای من حسین آقای من

 

+اللّهم ارزقنا حرم

۲ نظر ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۰۶:۰۲
پاک باخته
دلم روضه ی مادر می خواهد

وسط گودال شلمچه

بعد از تبادل شهدا

همین حالا...

 

+یاد اسفند امسال بخیر 

+تبادل شهدا لب مرز

۱۷ نظر ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۰۵:۴۳
پاک باخته
میگه:

فلانی از بین الحرمین رد شده

این شمارش دیر به دستتون دادم

اگه خواستید بهش زنگ بزنید...

 

خیلی تقوا پیشه کردم باهاش نرم برخورد کردم...

تمام دلخوشی آدمو به فنا میکشه بعد اعلامم میکنه...

چند روزه بهم ریختم سر این قضیه...

سر کربلا با هیچ کس شوخی ندارم بفهم...

۲۴ نظر ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۰۵:۱۹
پاک باخته

دلم می خواهد فریاد بزنم

قهر کرده ام با تو

خودم تنها می توانم

دیگر دوستت ندارم

می شنوی؟؟؟

انقدر بلند فریاد بزنم تا

سمیع بودنش را زیر سوال ببرم

امّا

تا لب هایم را می گشایم؛

بغض می کنم و

بی تاب و گریه کنان می گویم:

تو که می دانی دوستت دارم

حتی بیشتر از خودم...

۳ نظر ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۰۴:۴۰
پاک باخته
خدایا!!!

بیا کمی با هم حرف بزنیم

کمی حساب هامان را رو کنیم

کمی از تدبیر هایمان بگوییم...

آخر چرا سکوت کرده ای؟؟؟

۳ نظر ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۰۴:۲۵
پاک باخته
ابیات؛

پشت هم می آیند 

و من

از ترس می بلعمشان!!!

۶ نظر ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۰۴:۱۷
پاک باخته
چیزی در من متبلور می شود

چیزی شبیه تو

شاید هم خودت باشی...

 

۱ نظر ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۰۴:۱۵
پاک باخته
چند روزی که نبودم؛

درگیر عروسی صمیمی ترین دوستم بودم...

برای خوشبختیش دعا کنید...

کم کم دارم تک پر میشم

والا

 

+خخخخخخخخ

۵ نظر ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۰۴:۱۰
پاک باخته
فقط

برای یک ساعت...

دلم می خواهد با کسی حرف بزنم

بدون دغدغه

بدون ترس...

 

+دلم تنهاست...

+شاید حرف های تلنبار شده که خالی شد کمی سبک بشود...

+کاش می شد با غریبه ها هم نفس شد...

۷ نظر ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۰۳:۵۸
پاک باخته
خدایا؛

از عمر من هرچه هست بر جای

                                     بستان و به عمر لیلی افزای

 

اگر مایل بودید شما هم می تونید برید عیادت مولا

                                http://farsi.khamenei.ir/page?id=27421

 

+خیلی روز سخت و بهت آوری بود برام.

۵ نظر ۲۲ شهریور ۹۳ ، ۰۳:۰۱
پاک باخته
بنویسم

ننویسم

بنویسم

ننویسم

بنویسم

ننویسم

بنویسم

ننویسم

...

گل برگ ها تمام شد...

چه فرقی دارد با کدام فعل...

پر از ننوشته ام اما نای نوشتن ندارم...

۱۰ نظر ۱۸ شهریور ۹۳ ، ۰۳:۳۴
پاک باخته