خودنویسی ها

خودنویسی ها

اینجا پیله کرم ابریشمی ست که؛
هوای پروانه شدن در سر دارد
و
شهادت آغاز پروانه بودن است
من
یک
بچه مذهبی ام؛
و
امروز تولد امام رضا(ع) ست.


+حالا که آخر های محرم است؛
این عکس را می گذارم
به آن امید که اربعین؛
این پاهای پیاده به کربلا رسیده باشند...



+اویِ من ها و منِ او ها و بویِ باران ها
را دسته بندی کردم تا راحت تر بخوانی شان
باشد ان شاءالله باهم برای رسیدن به خدا
رمز دار اند و رمز فقط به روشن های آشنا داده می شود...

پیام های کوتاه
  • ۶ فروردين ۹۴ , ۱۲:۱۴
    آیکن
  • ۲۸ اسفند ۹۳ , ۱۷:۵۳
    آیکن
  • ۲۱ اسفند ۹۳ , ۱۳:۰۶
    آیکن
  • ۱۶ اسفند ۹۳ , ۱۹:۵۰
    آیکن
  • ۱۶ اسفند ۹۳ , ۱۴:۲۴
    آیکن
  • ۱۳ اسفند ۹۳ , ۲۲:۰۲
    روضه
آخرین نظرات

۱۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

 اگر یک روز

 و

 فقط یک روز

 اندازه عشق من عاشق بودی،

 می فهمیدی

 معنای بی تابی را

 دل نکندن و قطع نکردن را...

 می فهمیدی که عاشق دلش میخواهد

 گاهی در معشوقش غرق شود

 حتی اگر زن باشد...

۴ نظر ۲۸ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۱۲
پاک باخته

 دلم می گیرد،

 کاسه شیر که می بینم...



 یتیمی سخت است

 پدر 

 که

 تو باشی...


 بابا جانم

 کاش

 با لبانم،

 انگور های ضریح را

 میچیدم...

۱ نظر ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۲۲:۴۳
پاک باخته

 من نمی دانم

 این گنجشک ها،

 چه سِرّی،

 با پروردگار خود دارند

 که

 هر صبح

 بی وقفه تسبیح می گویند...


 نمی دانید

 چه لذتی دارد

 بین الطلوعین که می شود،

 پنجره را باز کنی

 و

 به راز و نیازشان 

 گوش کنی...


 انگار

 تمام غزل های جهان را 

 حفظ کرده اند...

۵ نظر ۲۱ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۲۹
پاک باخته
بیشتر از بیست و چهار ساعته 
 که
 چیزی نخوردم...
 نه اینکه نخوام،
 میلم نمی کشه...
 سرم درد میکنه...
 سرم گیج میره...
 
 یه چند لحظه ای
 تموم دنیام سیاه شد
 و
 تو اون لحظات
 فقط یه جمله میگفتم:
 به پهلوی شکسته مادرت یا حسن ع به فریادم برس
 به پهلوی شکسته مادرت یا حسن ع به فریادم برس
 به پهلوی شکسته مادرت یا حسن ع به فریادم برس
 .
 .
 .
 وسط این همه اضطرار و گریه
 میگم:
 آقا جان 
 می دونم این قسم ناراحتتون میکنه
 ولی
 مضطرم...
 اونقدر که مجبورم چیزی بگم که ردش نکنید... 

 +آقا 
 تمام امیدم به این است
 که
 فردا که چشم هایم را باز کنم،
 موج بزند،
 دور و برم؛
 خبر های خوشِ گره های باز شده یِ
 زندگی ام...

 +در من 
 انسانی ست
 که می میرد
 و من
 هر روز
 با امید به خدایی که هست،
 دوباره زنده اش میکنم...
۲ نظر ۲۰ خرداد ۹۶ ، ۰۴:۳۳
پاک باخته

 با افتخار

 بدون ترمز

 بر میگردیم به عقب...


 بازگشت به سوی خوبی ها

 چه لذتی دارد...

۱ نظر ۱۹ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۲۴
پاک باخته

 گله میکنم

 اما

 دوستت دارم،

 بعدد ما احاط به علمک...

۱ نظر ۱۸ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۲۷
پاک باخته

سلام علیکم

عبادات قبول

برای تهیه جهیزیه خانواده کم بضاعتی گلریزان راه انداختیم.

اگر خودتون یا دوستانتون تمایل داشتید تا میلاد امام حسن ع به بنده اطلاع بدید. 


+در جواب کامنت جناب ناشناس:

منظور از ضروری رو متوجه نمیشم

چون اگر ضرورتی نداشت و نیازی نداشتند 

مسلما تلاشی هم برای این کار از طرف حداقل بنده نمی شد...

در مورد شماره کارت هم؛

هر کس خواست برای گرفتنش اعلام آمادگی میکنه

بنده شماره کارت بانی رو میدم

قرار هم نیست من بدونم چقدر قراره به کارت ریخته بشه....

اگر به صورت ناشناس پیام نمیزاشتید بهتر بود...

۰ نظر ۱۳ خرداد ۹۶ ، ۱۹:۲۹
پاک باخته

 پناه می برم

 از 

 خودم

 به

 خودم...


 گاهی

 یادم می رود،

 تمامِ قدرت را 

 در دستان خودم 

 قرار داده

 خداوندم...

۴ نظر ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۵۵
پاک باخته

 والله

 بالله

 وقتی به خاطرِ

 توقعات بی جا

 و

 خواسته های خودتون 

 زندگی دو تا جوون رو 

 تلخ می کنید،

 خدا نگاهتون میکنه...

 وقتی

 اشک دختری رو در میارید

 خدا اشک تونو در میاره‌...

 چرا 

 فک می کنید

 دنیا بی صاحبه؟؟؟!!!!

 لا اقل تون چادرو از سرتون بردارید

 که

 آدم دق نکنه...

 لا اقل جلسه قرآن و زیارت و .... نرید

 که

 کار شما رو 

 پای آبروی ائمه ننویسن....



 + به همین غلظت نمیگذرم ازتون...

 +حوال تون کردم به امامم...


۲ نظر ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۴۷
پاک باخته

 از من

 به شما

 نصیحت:

 بد بودن را بلد باشید...

 خوب که باشی

 جوری 

 دلت می شکند،

 جوری 

 تنها می مانی،

 جوری

 پر توقع می شوند،

 که

 دلت از هر چه خوبی 

 و

 خوب بودن است،

 بهم می خورد...

۴ نظر ۱۰ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۱۳
پاک باخته

 بابای عالم

 امام  زمانم

 کم آورده ام...

 تمام زندگی ام را اشتباه رفته ام...

 بریده ام...

 دیگر نای خندیدن و در دل غم داشتن ندارم...

 رشته ی تمام زندگی ام را

 می سپارم به دستان شما...

 یا فارس الحجاز ادرکنی.‌‌‌..

 یا فارس الحجاز ادرکنی...

 یا فارس الحجاز ادرکنی...

 

۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۰۹
پاک باخته

 بعد یه مدت،

 همه چیز

 عادی میشه...

 حرفات

 خنده هات

 قهر کردنات

 آشتی هات

 اشکات

 حتی حضورت...

۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۶ ، ۱۴:۵۸
پاک باخته

 نمی دونم چرا؛

 هر چی 

 به خودم می گم 

 نباید گریه کنی؛

 اشکام بیشتر میشه...

۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۶ ، ۱۴:۵۶
پاک باخته