خودنویسی ها

خودنویسی ها

اینجا پیله کرم ابریشمی ست که؛
هوای پروانه شدن در سر دارد
و
شهادت آغاز پروانه بودن است
من
یک
بچه مذهبی ام؛
و
امروز تولد امام رضا(ع) ست.


+حالا که آخر های محرم است؛
این عکس را می گذارم
به آن امید که اربعین؛
این پاهای پیاده به کربلا رسیده باشند...



+اویِ من ها و منِ او ها و بویِ باران ها
را دسته بندی کردم تا راحت تر بخوانی شان
باشد ان شاءالله باهم برای رسیدن به خدا
رمز دار اند و رمز فقط به روشن های آشنا داده می شود...

پیام های کوتاه
  • ۶ فروردين ۹۴ , ۱۲:۱۴
    آیکن
  • ۲۸ اسفند ۹۳ , ۱۷:۵۳
    آیکن
  • ۲۱ اسفند ۹۳ , ۱۳:۰۶
    آیکن
  • ۱۶ اسفند ۹۳ , ۱۹:۵۰
    آیکن
  • ۱۶ اسفند ۹۳ , ۱۴:۲۴
    آیکن
  • ۱۳ اسفند ۹۳ , ۲۲:۰۲
    روضه
آخرین نظرات

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

امروز
 صدای اذان 
 دلم را پاره پاره می کند...

 موذن کاروان
 اربا اربا شده
 و
 در خیمه ها
 ولوله ای بر پا...

 شبیه ترین به رسول
 جان بابا
 کجا می روی...
۶ نظر ۰۶ مهر ۹۶ ، ۱۹:۰۳
پاک باخته

 گویند:

 عشق آنچه که در دل داری،

 در تو پدیدار می شود...


 من

 اگر به تو مانند شوم...

 الله اکبر

 الله اکبر

 الله اکبر

 .

 .

 .

 چگونه

 می شود

 ذره ای شبیه تو شد...

 تو ای که

 شمر را

 روی سینه ات

 شفاعت می کردی،

 اگر می خواست...

 اگر می خواست...

 اگر می خواست...


 ح س ی ن جان

 این چه عشقی ست

 که

 حتی ذرّه ای

 مرا شبیه یارانت هم نکرد...

 خدا کند

 که هوس نباشد.‌‌.‌.

۲ نظر ۰۳ مهر ۹۶ ، ۰۱:۲۶
پاک باخته

 خواب دیدم

  در دریا بودم

  دریای پر موج

 دریای متلاطم...

 باد های پشت سر هم،

 خوف ناک بود وصف حالم...

 ترسیده بودم...

 دلبسته ی دریا بودم

 ولی

 ترسیده بودم...

 کشتی آمد...

 حالا،

 سوار بر کشتی بودم...

 کشتی که یک پهلویش،

 شکسته بود...

 مرا برد

 برد

 از میان موج هایی

 که

 پی در پی می آمدند،

 برد

 و

 به ساحل رساند...

 چه آرامش عجیبی داشت

 رسیدنم به ساحل...

 بلند شدم...

 دوباره خوابیدم...

 باز همین خواب را دیدم...

 با این تفاوت که این بار

 با همان کشتی،

 دوستانم را

 نجات می دادم...


 +خواب دیدم می روی

 تعبیر آمد میرسی


۲ نظر ۰۱ مهر ۹۶ ، ۲۳:۰۶
پاک باخته